محقق برجسته، اورس مایر میگوید: “واکنش درونی در برابر ترس به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیرِ علائمی است که از دل به مغز ارسال میشود.” او ادامه میدهد: “ما برای نخستین بار توانستیم نشان بدهیم که وقفهی انتخابیِ مسیر سیگنال از دل به مغز، الگوهای پیچیدهی رفتاری را تغییر میدهد. این روند سابقاً تنها به مغز نسبت داده میشد.
پس غریزه یا ندای درون دقیقا چیست؟ سابقاً این غریزه بهعنوان چیزی که میدانید یا حس میکنید، تعریف میشد. یک واکنشِ طبیعی، فطری و قابلِپیشبینی در برابر محرک.
اما مسئلهی مهمتر این است که غریزهی درونی به ما کمک میکند که زنده بمانیم. مشکل اینجا است که ما موجوداتی متفکر و دارای اندیشه هستیم، و وقتی احساس میکنیم که چیزی درست نیست، به جای اینکه اقدامی براساس احساسمان انجام بدهیم، میایستیم و دربارهاش فکر میکنیم. همین مکث گاهی علیه ما کار میکند.
در اینجا 5 نشانه ی نادیده گرفتن غریزه یا ندای درون را میخوانید:
1.شما تصمیم میگیرید که سرجای خود بایستید حتی زمانی که غریزهتان چیز دیگری میگوید
هنگامی که در دل خود نوعی ترس را تجربه میکنیم یا موهای پشت گردنمان سیخ میشود، نباید در جایی که هستیم بمانیم. بلکه باید سریع آنجا را ترک کنیم و تشخیص بدهیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، حتی اگر قادر به توضیح آن نباشیم. به یاد داشته باشید که احساسِ اینکه چیزی نادرست است یک غریزهی درونی است، و زمانی که صرفِ تشخیص درست یا نادرست بودن احساسمان میکنیم ممکن است امنیت ما را به خطر بیاندازد. عبارتِ “به ریسکاش نمیارزد” در اینجا مطمئناً کاربرد دارد.
مطلب مرتبط: 5 غریزه طبیعی که باید همیشه به آنها اعتماد کنید
2.شما حتی به کسانی اعتماد میکنید که طبقِ غریزهی درونیتان مشکوک هستند
اعتماد به یک شخص تنها به دلیلِ لقب یا مدرک پیشرفتهای که دارد منطقی نیست. ما تمایل داریم به کسی که دارای مدرک تحصیلی خوبی است اعتماد کنیم حتی زمانی که غریزهی درونیمان نسبت به او شک و شبهه دارد. مثلا گاهی احساس میکنیم که چیزی نادرست است و به همین دلیل به پزشک مراجعه میکنیم؛ پزشک به ما میگوید که سالم هستیم و هیچ مشکلی وجود ندارد. ما حس ناخوشایند خود را کنار میگذاریم زیرا به آنچه پزشک گفتهاست ایمان داریم. مهم است که تا زمان روشن شدن پاسخ درست غریزهی درونی خود را مورد تردید قرار دهیم. بعضی آدمها از غریزهشان برای تبیین چیزی استفاده میکنند که ممکن است تعمیمی تصادفی به نظر آید در حالی که بعضی دیگر غریزهشان را به پای منطق و شواهد قربانی کنند.
3. شما نسبت به همهی تصمیمات خود تردید دارید
زمانی که غریزهی درونی خود را جدی میگیرید، از تصمیمات خود مطمئن هستید. ممکن است همهی شواهد را بررسی کردهباشیم و به نظرات مختلف گوشداده باشیم اما نهایتاً تصمیمی گرفته باشیم که موافق با احساساتِ درونیمان است. زمانی که چنین کاری میکنیم با راحتی و آرامش بیشتری جلو میرویم. گاهی شواهد و نظرات متفاوت را بررسی میکنیم اما برخلاف غریزهی درونی خود عمل میکنیم؛ اینجا است که دربارهی تصمیمات خود تردید داریم. شاید روی کاغذ تصمیم خوبی به نظر برسد ولی همچنان نسبت به آنچه انجام دادهایم شک و شبهه داریم. اگر نسبت به تصمیمات خود دودل هستیم، لازم است که بیشتر به غریزهی درونیمان گوش فرادهیم.
4. شما در جستوجوی دلیلی هستید برای سرباززدن از کاری که به نظرتان درست میآید
ترس بهواسطهی افکارمان با ما صحبت میکند حتی اگر دلمان از قبل گواهی بدهد. زمانی که میدانیم باید کاری را انجام دهیم، اما دائماً به دنبال دلایلی برای سرباززدن از آن هستیم، در واقع به ترسمان اجازه میدهیم که تصمیماتمان را کنترل کند. رشد شخصیتی اتفاق نخواهد افتاد اگر دربرابر ترس سرخمکنیم. احساس ترس درواقع تصور میکند که در حال محافظت از ما است اما دل به ما میگوید که برای داشتن زندگی عالی در ادامه چه کارهایی باید انجام بدهیم. اگر چیزی ما را هیجانزده میکند و در عین حال باعث آرامشمان نیز میشود، باید به دلمان اعتماد کنیم و به گزینه ی “امنیت” اهمیتی ندهیم.
5. شما از انجام کاری که به نظرتان لازم و ضروری است طفره میروید
برای رسیدن به اهدافمان باید قدم اول را برداریم. قضیه به همین سادگی است. مشکل آنجا است که فعالیت جهت رسیدن به اهدافمان میتواند کمی هم ترسناک باشد چرا که شکست هم یک روی قضیه است. دلمان میخواهد که علیرغم وجود عامل بالقوهی شکست کار را شروع کنیم اما مغز میخواهد صبر کند و برای جلوگیری از شکست برنامهریزی کند. ما باید یاد بگیریم که به جای تمرکز بر پیامدِ عملکردمان روی خود عملکرد تمرکز کنیم. وقتی که تمام تمرکز ما روی انجام بهینهی کارها صرفنظر از نتیجه باشد، گوشفرا دادن به غریزه یا ندای درون و برداشتن قدم اول آسانتر خواهد بود.
بهترین راه برای هماهنگی با غریزههای درونی این است که کمی آرامش داشته باشیم و به طور جدی به آنچه دلمان میگوید گوش بدهیم. شاید پاسخها همیشه منطقی بهنظر نرسند اما همیشه کمککننده خواهند بود.
منبع:bazdeh