بر این اساس وجدان یک درک باطنی است، درکی که انسان حتی بدون آموزش درمییابد برای این جهان گردانندهای است و هم درمییابد که مسیر حیات باید در جهت امانت و صداقت باشد و دروغ و خیانت زشت و نارواست.
در تعبیرات علمی، وجدان را ناخدای کشتی وجود و فرمانده انسان معرفی کردهاند که فرمان حیات را در دست دارد. به ما دستور میدهد به چه سویی حرکت کنیم و از حرکت در چه سمتی بپرهیزیم.
وجدان نظارتکننده انسان در اعمال و رفتار اوست و آنچه در مسیر حیات پیش میآید بر اساس داوری آن است. اگر در مسیر آدمی خطایی رخ دهد، وجدان جلوی آن را میگیرد و او را به لغزش و خطایش آگاه و حتی در مواردی او را سرزنش میکند.
وجدان همانند یک آئینه است که همهگونه رفتار و سلوک انسان، چه در نهان و چه در آشکار، در آن منعکس میشود. انسان وضع آن اعمال را برابر دیدگانش میبیند و آن را مییابد و میسنجد و درباره خوبی یا بدی آن اظهارنظر و سرانجام آنرا قبول یا رد میکند. این تحت نظر گرفتنها و این سنجش و داوری، وسیله ارزندهای برای کنترل خود است و حتی کودک هم در سایه آن قادر به کنترل خویش میشود.
بحث وجدان از مباحث مهم روانشناسى، انسانشناسى و فلسفه اخلاق است. اهمیت این بحث از آن جـهـت اسـت که هم متفکران دینى به آن پرداختهاند و هم فیلسوفان و روانشناسان غیرالهى از آن سـخـن گـفـتـهانـد.
وجدان چیست؟
در تـعـریف و بیان ماهیت وجدان، بین فلاسفه و متفکران، اختلافهاى زیادى دیده مىشود. اما با وجـود هـمـه ایـن اخـتـلافنظرها، برخى صفات و نمودهاى مشترک و ثابت براى وجدان اخلاقى و انسانى، بین همه مورد اتفاق است؛ مثلاً، همگان اعتراف دارند که وجدان بایدها را از نبایدها جدا مىکند، در قضاوت، امین است، بر اعمال و رفتار انسان نظارت دارد، راهنمایى قابل اطمینان است، هم شکنجه مىبیند و هم شکنجه مىدهد، خود را در برابر خود مىنهد و با آن راز و نیاز مىکند، گاهى زشت مىشود و گاهى زیبا میشود.
ریشه و منشأ وجدان
در رابطه با منشأ و ریشه وجدان دو نظریه شامل اکتسابی و یادگیری و فطرت و ذات وجود دارد که طرفداران طرز فکر اول یعنی اکتسابی و یادگیری که اغلب روانشناسان با اندیشه مادی هستند میگویند کودک در حین تولد وجدان ندارد و برای او معیار و مقیاسی جهت درک ارزشها نیست.
گروهی دیگر که معتقدند وجدان ریشه در فطرت و ذات دارد و در رأس آنها الهیون هستند وجدان را امری فطری دانستهاند و میگویند وجدان فطرتی و یا غریزهای فناناپذیر است و راهنمایی قابل اعتمادی به انسان میدهد. حتی انسان را بهصورتی ناخودآگاه به طرف خیر و سعادت جلب کرده و از لغزشها دور میدارد.
منبع:iqna